کمی دیر می گذرد این روزها شاید دوباره عاشق شدم شاه یحیی کجایی ؟؟؟ پیرمیکده ام و منتظر پیرمیکده ***
درجهنم فراق به سر می برم ،
آتش انتظار ،
تمام وجودم را سوزانده ...
دلتنگ تر از همیشه ام
پیر میکده * ب. م. ج. 93
مثل همیشه فقط تو به حاجت رسیدی
و من ، سرگردان ...
در آخر هم برای رفتن عجله می کنی
لا اقل کمی صبر کن !
تا عرق انتظارم خشک شود
پیرمیکده * ب. م. ج. 93
حرفی ندارم جز دروغ
به زور هم که شده از حیای من بگذر
می خواهم مثل تو راحت شوم ،
والبته که باز خودم نمی خواهم ..
خدا زن را اینگونه خلق کرد
پیرمیکده * ب.م. ج. 93
تو را هرگز اشتباه نخواندم
و نمی خوانم
از آن روزها توبه نخواهم کرد
اگر هزار باربه عقب برگردم
بازهم تکرار خواهم کرد
تورا
فقط تو را
تو را به خاطر غرورت
تو را به خاطررنگ لباست
وپاسخ های منفی ات
پیرمیکده * ب. س. ص. 93
| Design By : Pichak |
شاه یحیی:عجیب تر از همه من بودم.کنار قاب خالی پنجره شهری را می دیدم که خیال را از خاطرش دزدیده بودند. پیر میکده:دلتنگ تر از همیشه ام.
LinkDump
