سلام یک سالی می گذرد که دیدمت . یک سالی می شود که مطمئن شدم هرگز مرا به یاد نخواهی آورد . یک سال می شود که حسرت همیشه ندیدنت در دلم لانه کرده است . یک سال پر تکرار ؛ پر تشویش ؛ پر اضطراب و بدون هیچ امیدی . اما باز دلم برایت تنگ شده است هر چند دیگر شکی ندارم که مرا هرگز به یاد نخواهی آورد . اگر روزی دلت گرفت و ندانستی از چه دلتنگی ، غریبان را دعا کن . شاید آنقدر گرفتار باشم که جز با دعای تو گرفتاری ام حل نشود . شاه یحیی : به بت دیوانه ی من 27 / 10 / 1395
نوشته شده در دوشنبه 95/10/27ساعت
4:51 عصر توسط shahyahyapiremeykade نظرات ( ) |
Design By : Pichak |