برای آمدنت سیب خواهم کاشت انار خواهم کاشت و شاید هم کمی گندم . گندم های بهشت را چه کسی کاشت من نمی دانم ولی برای دیدن تو از همان خواهم کاشت . هنوز چند دانه ای از آن میان دستم هست که برای دیدنت نگه داشته ام . تو فقط یادت باشد در مسیر آمدنت از میان گندمزار بگذری ؛ که نذر آمدن توست . تعجب نکن که نامه ی امروز من بوی گندم دارد ؛ شنیدم از مادرم که گندمزارها را دوست تر داری . شاه یحیی : به : بت دیوانه ی من
نوشته شده در یکشنبه 94/11/4ساعت
1:33 صبح توسط shahyahyapiremeykade نظرات ( ) |
Design By : Pichak |