عهد کرده بودم برایت نامه ننویسم .
اما چه کنم که دلتنگی امانم را بریده است و نمی توانم با آن کنار بیایم .
پیش از این دلم را به نامه هایی که برایت می نوشتم خوش کرده بودم .
همان نامه هایی که هیچ وقت نمی خواندی .
همان نامه ها آری .
ولی نمی شود و نمی توانم بر عهد خود پابرجا بمانم .
تو که نامه هایم را نمی خوانی . پس نوشتن یا ننوشتن آن فرقی به حالت ندارد.
دوباره می نویسم .
دوباره برایت نامه می نویسم .
من نمی توانم پابند عهدی باشم که از پس آن بر نمی آیم .
از هفته قبل که از دور دیدمت دلم آتش گرفته است و چقدر آن روز دوست داشتم به تو سلام دهم و از احوالت جویا شوم .
راستی چرا آنقدر زود رفتی .
من دوست داشتم تا آخر تماشایت کنم .
کاش دوباره ببینمت .
شاه یحیی : به بت زیبای من
نوشته شده در دوشنبه 94/10/28ساعت
12:26 صبح توسط shahyahyapiremeykade نظرات ( بدون ) |
Design By : Pichak |