رسم این بود که راه و رسم طریقت را پیر هر راهی می آموخت.
رسم این بود که کوتاهی ها را پیر یادآور می شد.
رسم این بود که خوب و بد هر داستان را پیر بیان می کرد
و اگر گلایه ای بود بر زبان پیر جریان می یافت و تذکر داده می شد.
پیر میکده،تو که بزرگ مایی،
تو را چه شده است که دیگر جویای حال مریدان خود نیستی؟
زمانه با تو چه کرده است که دیگر یادت رفته است راه را به بیراه رفتگان بیاموزی؟
تو آیینه وفاداری بودی و حالا سر نامرادی با ما گذاشته ای.
غم روزگار سنگین است.
با کلام زیبایت روان کن کنار آمدن با زمانه ی دون را.
شاه یحیی:به : پیر میکده
نوشته شده در دوشنبه 93/7/14ساعت
12:34 عصر توسط shahyahyapiremeykade نظرات ( ) |
Design By : Pichak |